اما يادتان باشد که به شعر ، به آواز ، به ليلاهايتان ، به روياهايتان پشت نکنيد ، به فرزندانتان ياد بدهيد براي سرزمينشان براي امروز و فرداها فرزندي از جنس « شعر و باران » باشند به دست باد و آفتاب ميسپارمتان تا فردايي نه چندان دور درس عشق و صداقت را براي سرزمينمان مترنم شويد .

رفيق ، همبازي و معلم دوران کودکيتان-فرزاد کمانگر - زندان رجايي شهر کرج-86/12/9

۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

نوشتن برای زندانیان گمنام- امیر اصلانی



امیر اصلانی در 17 مرداد 88 بازداشت شد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته برق- قدرت از دانشگاه علم و صنعت می باشد و در حال حاضر مدیر عامل یک شرکت خصوصی صنعت برق است.

 امیر بعد از دستگیری به بند 2- الف اوین منتقل و پس از بازجویی های مکرر و طولانی در دادگاه ِ پنجم ِ متهمان بعد از انتخابات که در واقع آخرین دادگاه علنی بعد از انتخابات بود حضور یافت.
در کیفرخواست تنظیمی از سوی دادستان برای وی آمده است:

متهم در چهار تجمع غیرقانونی شرکت می کند.با شدت گرفتن اغتشاشات و رویت یک آگهی در سایت «بالاترین» در زمینه اعتراض به انتخابات از طریق افزایش مصرف برق آن را تکمیل کرده و تبدیل به طرح قطع شبکه برق رأس ساعت 9 شب مورخ 30 تیر نموده است و جزئیات آن را از طریق ای میل به سایت ها و افراد مختلف ارسال می کند.
پیشنهاد متهم در 30 تیر ماه اجرا می شود لیکن تاثیری در شبکه برق بوجود نمی آورد...لذا با رفع نواقص طرح مجرمانه خود طرح شبکه خاموشی سبز را طراحی نموده... براساس این طرح متهم به عنوان طراح و مسئول هسته فنی خاموشی سبز پیشنهاد داده بود که در روزهای 26-27 و 28 مرداد با قطع جریان کلی برق از طریق فیوز در منازل رأس ساعت 9 شب و وصل مجدد آن در ساعت نه و ربع اولاً اعتراض خود را به نتیجه انتخابات اعلام کنند و ثانیاً موجب افزایش ناگهانی برق در ساعت 9 و ربع شوند.


اصلانی حدود 135 روز از هشت ماهی که از زمان بازداشتش می گذرد را در انفرادی ِ 2-الف و حدود 70 روز را در انفرادی ِ 209 گذرانده و هم اکنون پس از صدور حکم، با گذراندن دوران قرنطینه در بند عمومی 350 به سر می برد.
وی به اتهام اخلال در نظم و آسایش عمومی و مقابله با نظام از طریق تبلیغ علیه نظام ، شرکت در اجتماعات غیر قانونی و طراحی توطئه اختلال در سیستم برق و روشنایی کشور در زمان پیک مصرف با هدف ایجاد آسیب به ژنراتورهای برق و ایجاد نارضایتی عمومی به 5 سال حبس تعزیری محکوم شده است.
تاکنون پیگیری های همسر و خانواده ایشان برای صدور مرخصی حتی برای دوران عید نوروز به نتیجه نرسیده است.

۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

دسته ی آن ها که نیامده اند برای زیستن


خبر این است:
بهروز از جمله زندانیانی است که به حکومت اسلامی همواره " نه " گفته و به همین دلیل مورد آزارهای جسمی و روحی زیادی بوده است .
در زندان گوهر دشت علاوه بر بهروز سه زندانی سیاسی دیگر نیز به اعتصاب غذا دست زده اند. اسامی این زندانیان اینهاست: - رضا جلالى- حسین کرمى- محمد رضائى 
این زندانیان در سلولهاى انفرادى معروف به سگدونى زندانى هستند. شرایطى که در این سلولها حاکم است عبارت است از:
- زندانیان ۳ بار در روز حق استفاده از سرویسهاى بهداشتى را دارند
- غذاى زندانیان از کیفیت و کمیت بسیار پایینى برخوردار است و زندانى در حد زنده ماندن غذا دریافت مىکند
- شکنجه زندانیان با باتونهاى برقى و سایر باتونها صورت مىگیرد
- زندانیان هر چند هفته یکبار حق استفاده از حمام را دارند
- زدن دست‌بند و پابند به زندانى و رها کردن او در سلول
- محروحیت کامل از امکانات درمانى و قطع داروهاى آنها
- قطع کامل ارتباط زندانى با خانواده و جهان خارج از سلول و هم‌چنین موارد متعدد دیگر شکنجه مىباشد.

به روزی فکر می کنم که این پسر آزاد بشه، چند سال طول می کشه یادش بیاد زندگی چطوریه؟ اون وقت چند سال از عمرش می مونه؟ یعنی این آدم به دنیا اومده که اینطوری دنیا رو سر کنه؟ بدون این که چیزی ازش بفهمه تو سالهای جوانی بیفته تو جایی که خودشون بهش می گن سگدونی و هیچ کسی هم به فکر جوانی و عمر تلف شده اش نباشه. چند تا دیگه ازاین زندانی ها داریم که نمی دونیم، که نمی شناسیمشون و اونها هم فراموش کردن که ما باید به یادشون باشیم و بشناسیمشون.اصلا فراموش کردن، یادشون رفته خیلی چیزها رو.
در کابینت رو باز می کنی، یه لیوان دسته دار ِ بلور برمیداری، چای رو که ریختی لیوان رو بالا می گیری و نگاهش می کنی. بعد میری روی مبل می نشینی، با یکی از آهنگ های نامجو ضرب میگیری و سیگار رو با دقت از تو پاکت در میاری، میگیری زیر بینی ات و بو می کنی. چشماتو می بندی و ...
تصویری به همین سادگی؛ اما برای من ساده است و سهل، برای بهروز هم ساده است؟ اصلا یادش میاد یه روزی همینطوری زندگی می کرده؟ یادش میاد زمانی رو که اضطراب ِ مثانه نداشته را؟ یادش می آید روزی که سیر باشد از غذای ظهر را؟ همین لذت های کوچک زندگی که به چشم نمی آید!