اما يادتان باشد که به شعر ، به آواز ، به ليلاهايتان ، به روياهايتان پشت نکنيد ، به فرزندانتان ياد بدهيد براي سرزمينشان براي امروز و فرداها فرزندي از جنس « شعر و باران » باشند به دست باد و آفتاب ميسپارمتان تا فردايي نه چندان دور درس عشق و صداقت را براي سرزمينمان مترنم شويد .

رفيق ، همبازي و معلم دوران کودکيتان-فرزاد کمانگر - زندان رجايي شهر کرج-86/12/9

۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

یادمان باشد کجا ایستاده ایم و به کجا می خواهیم برسیم

 

 

چند درصد از دعواهای خیابانی را زنان راه می اندازند و چند درصد را مردان؟ اصلا تا به حال تعداد دعواهایی که زنان در خیابان راه انداخته اند از تعداد انگشتان دستتان تجاوز می کند؟ در مقابل چند بار مرد ِ راننده ی کنار دستتان به شنیدن یک فحش از راننده ی کناری، از ماشین پیاده شده و یقه گرفته؟ چند بار دیده اید به مردی متلک بیندازند و کتک نخورند؟ و در مقابل چند بار ما دست مالی شده ایم و هیچ نگفته ایم؟ این تفاوت ِ عکس العمل از کجا می آید؟

حالا این به کنار

چند بار شنیده باشیم "شما فمینیست ها ضد مرد هستید"، "غایت آرزویتان رسیدن به جامعه ای زن سالار است"، "اگر افسار را دست شما بدهند معلوم نیست چه بلایی سر مردها بیاورید و بدتر از آنها رفتار نکنید" و ...؟ دردش این است که از همه هم شنیده ایم شکر ِ خدا. از مادرمان، همسایه مان، همکارمان، دوست نزدیکمان، دوست پسرمان؛ همین آدم های دم دست و نزدیکی که دیده اند رفتارهای ما را با مردان ِ دور و برمان؛ همین آدم های مدعی ِ روشنفکری ِ عزیز ِ نزدیک! همین ها که هر دلیل ِ ما برای رد این مدعا، چه کلامی و چه عملی، توجیه است و سرپوش برای حس مردستیزی و دشمنی با جنس نر! (از آخوند ِ محل، امام جمعه، رییس مرکز امور زنان و خانواده، رییس جمهور، نماینده مجلس و ... بگذیرم که گناه یکی نادانی ست و گناه یکی منفعت سیاسی)

همین دیروز سر ِ انجام پروژه ای مشترک، بحث های مربوط به آموزش و توانمندی ي زنان را دست ِ دوم و سوم حساب کردید. چه کسی تعیین می کند مثلا آموزش کامپیوتر برای آن زن ِ روستایی مهمتر از دانستن شروط ضمن عقدیا بهداشت جنسی است؟ تو؟ جامعه؟ پلیس؟ اطلاعات؟ چه کسی؟

اصلا همه اینها به کنار.

اگر کسی بیاید به من بگوید "زن ها همه شان ضعیف، لوس و یا بی دست و پا هستند"، به من برمی خورد؛ ناراحت می شوم و حتی عصبانی. اما در عین حال یادم هست که اگر از حوزه ی دوستانم پا را فراتر بگذارم، غالب زنها همینند. یا وانمود می کنند که اینطورند یا یاد گرفته اند اینطور باشند.

نوشته ی شادی صدر هم چیزی در همین مایه های "زن ها همه شان..." است.، طبیعی است که آنهایی که اینطور نیستند را ناراحت می کند.من تایید نمی کنم نوشته اش را. من که خودم طعم این برخورد را چشیده ام، برای کس ِ دیگر به کار نمی برمش. اما چند نکته اینجا هست:

1- حرف هایی هست که اگر در زمان خودش گفته نشد حناق می شود. پس دنبال بهانه ای مثل نوشته ی شادی و واکنش های آن می گردد. هرچند اگر مثلا آن متن را من نوشته بودم، هیچ کدام از این بحث ها پیش نمی آمد و کسی حتی اگر می خواندش هم نظری نمی داد و این اسم ِ شادی ِ صدر است که خوانده می کند متن را و واکنش می گیرد. به علت انتظاری که از این اسم داریم.

2- چرا بعضی ها را در این حد آشفته کرد؟ چرا این واکنش ِ عصبیِ گسترده را دیدیم؟ چون این حرف از کسی مثل شادی ِ صدر زده شده است؟ یعنی اگر مثلا من اینطور حرف بزنم و همه را در یک کتگوری قرار دهم دیگر برایتان مهم نیست و اینقدر بالا پایین نمی پرید؟ یعنی خودِ حرف اشکالی ندارد و اینکه حرف از دهان چه کسی دربیاید مشکل دارد؟ خب البته که همه مان این مشکل را داریم، من هم وقتی نوشته های لیبرالیزه ی نبوی را می خوانم بالا می آورم، اما به جایش به طنزهایش هم می خندم. نمی خواهم بگویم نگاه نکنیم چه کسی این حرف را می زند، اتفاقا مهم است کی، کجا، چه می گوید. می خواهم بگویم دهن بین نباشیم، دنبال الگو نباشیم، الگو بسازیم خودمان.

3- کاری که من در مقابل "زن ها همه شان ..." می کنم این است که با طرف مخالفت میکنم، بهش نشان می دهم اینطور نیست، با حرف، با استدلال، با دعوا و با عمل به آنچه اعتقاد دارم.

اگر معتقدید که به انسان ها ورای جنسیتیشان نگاه می کنید؛ چرا هنوز فحش هایتان اینقدر جنسیتی است؟ چرا هنوز داف ِ آرایش کرده دست و پایتان را می لرزاند؟ چرا وقتی می بینید زنی مورد آزار ِ خیابانی واقع شده، سکوت می کنید؟ چرا وقتی دوست دخترتان مثل "خانم" نمی نشیند هزارتا توجیه می آورید برای "درست نشستن" اش؟ چرا صحبت در مورد رابطه های قبلی ِ دوست دخترتان غمگینتان میکند؟ چرا همه این جاها مخالفت نمی کنید؟ چرا فکر می کنید به شما مربوط نیست؟

(باید واژه ی "بعضی هایتان" را بیاورم؟! )

 4- نیایید بگویید دوباره یک مطلبی رو شد و این فمینیست ها شروع کردند متن های سریالیشان را. نیایید بگویید نوشته ات ضد مرد بود و همه مردها اینطور نیستند و نباید تعمیم داد و شما فمینیست ها اِل و بل اید. همه را بالا نوشته ام. جان مطلب را بگیرید باباجان ها و اگر مخالفید بگویید چرا.

 


۵ نظر:

  1. تمامي نقدايي كه كرديد، جميعاً قبول
    وقتي دردي جهان شومل عنوان مي شود، كسي بگويد همه، به هر كسي بر بخورد، بايد سوال كرد چرا؟
    مسائلي كه مطرح كرديد، درد جامعه شعار زده ماست، دردهايي كه اگر خودمان نيز در انجام آنها شريك نباشيم قبول مي كنيم كه وجود دارند، اما به قول معروف ميان بنشين و بتمرگ در معنا فاصله اي نيست، اما به راستي آيا فاصله اي نيست!اما خداييش كسي هست به مسائلي كه ري را مطرح كرده جواب بده!!!چرا هنوز فحش هایتان اینقدر جنسیتی است؟ چرا هنوز داف ِ آرایش کرده دست و پایتان را می لرزاند؟ چرا وقتی می بینید زنی مورد آزار ِ خیابانی واقع شده، سکوت می کنید؟ چرا وقتی دوست دخترتان مثل "خانم" نمی نشیند هزارتا توجیه می آورید برای "درست نشستن" اش؟ چرا صحبت در مورد رابطه های قبلی ِ دوست دخترتان غمگینتان میکند؟ چرا همه این جاها مخالفت نمی کنید؟ چرا فکر می کنید به شما مربوط نیست؟"

    پاسخحذف
  2. ولی همه اینها به کنار. من اینجا میخوام جان مطلب رو نگیرم و گیر بدم به اسب به جای اصل.
    میگم که من فک میکنم فحش جنسیتی اونقدرا هم بد نباشه شاید. مثلا به یکی هی بگی مادر قحبه واسه ش عادی میشه می فهمه اگه مادر دلش خواس قحبگی کنه به اون ربطی نداره. هوم؟
    نزن شوخی کردم :)))

    پاسخحذف
  3. فحش جنسیتی یعنی حتی منی که به مادر ِ تو ربطی ندارم حق دارم تعیین کنم نباید قحبه باشه. یعنی همه زن ها ناموسند

    پاسخحذف
  4. سلام ری رای نازنین. خوشحالم که برگشتی و می نویسی. بازم از "فمنیسم" بنویس و برامون روشن کن قراره به کجا برسه؟!

    پاسخحذف
  5. همه ی زنان شوهردار قحبه تشریف دارن

    پاسخحذف